درباره عطار نیشابوری
عطار یکی از شاعران بزرگ ایران درقرن ششم و اوایل قرن هفتم است که تاریخ دقیق تولد اومانند تاریخ تولد بسیاری از نام آوران ادبیات نامعلوم است.« دولتشاه سمرقندی درتذکره الشعراء تاریخ تولد عطار را روز ششم شعبان سال 513 هجری در قریه کدکن می نویسد» (عطار / فریدالدین / مقدمه مصیبت نامه / نورانی وصال / صفحه پنج )
« هدایت تاریخ تولد او را در تذکره ریاض العارفین سال 512 می نویسد» (همان / همان)
«قاضی نورالله شوشتری در مجالس المومنین و محمد دارا شکوه در سفینه الاولیاء تاریخ تولد او را ماه شعبان سال 513 می نویسند» (همان / همان)
«استاد سعید نفیسی نیز پس از بحث مستوفایی به دلایلی درست ترین تاریخ را ششم شعبان 530 می نویسد» (همان / همان)
اما دکتر نورانی وصال در پاورقی همان صفحه( صفحه پنج)می نویسد سال 530 نیز از جهاتی که در حوصله این مقاله بیرون است صحیح به نظر نمی رسد. (همان / همان / پاورقی شماره 1 )
آثار عطار نیشابوری
« ارباب تذ کره آثار زیادی به او منسوب می کنند که تا مرز 190 اثر می رود. ولی بدون تردید بسیاری از این تصنیف از او نبوده و تنها می توان کتبی را که در اشعار او بدان اشارت رفته بطور قطع از او دانست» (عطار / مقد مه نورانی وصال /2536 / ص ده)
« به هر حال اهمّ کتب او به قرار ذیل است:
اسرارنامه ، الهی نامه ، بلبل نامه ، پند نامه ، خسرونامه ، مختارنامه ، شترنامه ، مصیبت نامه ،منطق الطیر ، نزهه الاحباب ، دیوان قصاید غزلیات وبالاخره تذکره الاولیا » (همان / یازده)
عطار در عرفان و ادب فارسی
عطار مسلّم یکی از بزرگترین شعرای ایران است به عظمت مقام او در عرفان و بلندی مرتبه او در شاعری عموم ارباب تذکره معترفند.« جامی در نفحات الانس می گوید: آنقدر اسرار توحید وحقایق اذواق و مواجید که در مثنویّات و غزلیات وی اندراج یافته در سخنان هیچ یک از این طایفه یافت نمی شود.» ( عطار/ مقدمه نورانی وصال/ 2536/ ص8)
وفات عطار
در مورد سال وفات او نیز اقوال گوناگون است . « به نظر میرسد سال 627 که عبدالرحمن جامی در کتاب نفحت الانس نوشته است مقرون به صحّت باشد » (همان / ص 6و 5 )
اما دکتر رضا اشرف زاده سال فوت عطار را 618 بدست مغولان می داند .( اشرف زاده /1374/ ص 8 )
مصیبت نامه
ما به مناسبت اینکه داستان پیر رباب نواز را از مصیبت نامه انتخاب کرده ایم ،لازم دانستیم درباره مصیبت نامه و ارزش ادبی آن چند جمله ای بیاوریم.
مصیبت نامه در بحر رمل مسدّس محذوف یا مقصور( فاعلاتن، فاعلاتن، فاعلن / فاعلات)سروده شده است ودارای حدود 7000 بیت می باشد.
مولوی
یکی از شاعران قرن هفتم و شاید بزرگترین شاعر این قرن می باشد ، او آثار جاویدان و ارزنده ای در گسترهادبیات فارسی از خود برجای گذاشت که تا امروز آن آثار بی نظیراند.
تولد مولوی
« درششم ربیع الاول سال604 ه. ق دربلخ ولادت یافت ، پدر مولوی محمد بن حسین خطیبی معروف به بهاء الدّ ین ولد بوده است ونیز او را با لقب سلطان العلما یاد کرده اند، بهاء ولد از اکابر صوفیِه واعاظم عرفا بود وخرقه او به احمد غزالی می پیوست .» (زمانی / کریم / شرح جامع مثنوی / نشر اطلاعات / چاپ ششم / 1378 تهران)
آثار مولوی
- الف) دیوان کبیر یا دیوان شمس که مجموعه غزلیات اوست که حدودا 35000 بیت دارد و در قالب 2500 غزل سروده شده است. (همان / همان)
- ب) رباعیات: از مولانا حدود 1600 رباعی برجای مانده که ممکن است برخی از او نباشند. (همان / همان)
- ج) فیه ما فیه : مجموعه تقریرات مولوی است که در مجالس خودبیان کرده و پسر او یا یکی دیگر از شاگردان و مریدانش نوشته است . (همان / همان)
- د) مکاتیب : شامل نامه های مولانا به معاصرانش است. (همان / همان)
- ه) مجالس سبعه: سخنانی است که مولانا بر منبر گفته است. (مولوی / جلال الدین / مثنوی / مقدمه بدیع الزمان فروزان فر/ ص40)
- و) مثنوی معنوی: در بحر رمل مسدس محذوف یا مقصور(فاعلاتن ، فاعلاتن ،فاعلن / فاعلات )سروده شده است وشامل حدود 26000 بیت می باشد.
درباره مثنوی معنوی
سخن گفتن در باب مثنوی معنوی دشوار است ، مثنوی از سویی کتاب جامعی در عرفان اسلامی است و از سویی کتاب هدایت انسان است به سوی حق.
مولانا در مثنوی ما را پند میدهد که نفس سرکش را باید از بین برد، او به ما درس دنیا گریزی می دهد و آدمیان را از حرص و آز می ترساند. هوی و شهوت این دو دیو بزرگ که مانعی بر سر راه وصول به حق است نیز مورد سرزنش مولوی است .
سابقه داستان پیر چنگی و پیر رباب نواز
پیش از عطار ومولوی داستانی شبیه این داستان در کتاب اسرارالتوحید محمّدبن منوّر آمده که در آن داستان آن پیر تنبور زن معرّفی شده است، بنابراین ماخذ هردو داستان ،داستان طنبورزن اسرارالتوحید است واین داستان پیش از اسرارالتوحید در هیچ کتاب دیگری نیامده است.
هدف داستان
هرچند خود ابوسعید در پایان داستانش نتیجه گیری کرده و فرموده است: «هیچ کس در کار خدای تعالی زیان نکرده است» (میهنی / محمدبن منور/ اسرارالتوحید/ دکتر صفا/ امیرکبیر/ چاپ پنجم/1361)
داستان پیر چنگی مولانا و پیر رباب نواز عطار نیز همین هدف را دنبال میکند که : «اگر کار برای خدا انجام گیرد بی مزد و پاداش نمی ماند.»
مقایسه دو داستان با یکدیگر
در مقایسه داستان پیر چنگی مولانا و پیر رباب نواز عطار اختلافات و افتراقاتی وجود دارد که ذیلا ً خواهد آمد.
الف) از نظر تعداد ابیات و حجم داستان : در مجموع، مولوی در داستان پیر چنگی 284 بیت آورده است، هرچند که تعداد ابیاتی که فقط درباره پیر چنگی آورده 48 بیت است ولی باقی ابیا ت (236 بیت که در سراسر داستان پراکنده است) نیز از بافت کلی داستان جدا نیست و به هم مرتبط است مولوی سعی کرده است تا در خلال داستان پیر چنگی مسایل دیگری را نیز بیان کند که اهمّ عناوینی که در خلال داستان پیر چنگی آورده به قرار ذیل اند:
- در بیان این حدیث « انّ لِربّکم فی ایّام دهرکم نفحات الا فَتعرضوا لَها»
- قصه سوال کردن عایشه از مصطفی (ع) که امروز باران بارید چون تو سوی گورستان رفتی جامه های تو چون تر نیست
- تفسیر بیت حکیم سنایی
آسمانهاست در ولایت جان کارفرمای آسمان جهان
در ره روح پست و بالاهاست کوههای بلند و دریاهاست
- درمعنی این حدیث که «اغتنموابردالربیع» الی آخره
- پرسیدن صدیقه از پیامبر که سرّ باران امروزینه چه بود .
- نالیدن ستون حنانه چون برای پیامبر(ع) منبر ساختند که جماعت انبوه شد گفتند ما روی مبارک تو را به هنگام وعظ نمی بینیم و شنیدن رسول و صحابه آن ناله را و سوال و جواب مصطفی (ص) باستون صریح .
- اظهار معجزه پیامبر (ع) به سخن آمدن سنگریزه در دست ابوجهل و گواهی دادن سنگریزه بر حقیقت محمّد(ع)
- و در نهایت گردانیدن عمر نظر او(پیرچنگی) را از مقام گریه که هستی است مقام استغراق که نیستی است.
داستان پیر رباب نواز عطار درکل 32 بیت دارد که 29 بیت آن مربوط به پیر و3بیت آن مربوط به عقلای مجانین است و در خلال داستان عطار، داستان یا مطلب دیگری نیامده است و در مجموع داستان مولوی از نظر حجم و تعداد ابیات قریب نه برابر داستان عطار است.
ب) عطار بدون هیچ مقدمه ای وارد روزگار پیری مطرب شده و اورا ناتوانی معرفی میکند که درویشی و فقر او را پایمال کرده است:
بود پیری عاجز و حیران شده سخت کوش چرخ سرگردان شده
دست تنگی پایمالش کرده بود گرگ پیری در جوالش کرده بود
(عطار/ نورانی وصال /2536/ص346)
اما مولانا با مقدمه ای بسیار زیبا که حاکی از مهارت و توانایی او در داستان سرایی است دوران قبل از درماندگی و پیری مرد چنگی را به تصویر می کشد واو را مطربی با کرّ و فر می خواند که بلبلان در برابر آواز او سکوت اختیار می کنند و آواز او همچون صوراسرافیل که مردگان را زنده می کند، جانی دوباره به دلمردگان می دهد.